|556|
اساتيد
اوّلين استاد من در علم نحو، حاج رسول شاهرودى بود. همچنين از محضر حاج
شيخ حنيف هم - كه در تبريز بود و الآن در قم به سر مىبرد - استفاده بردم.
علاقه وافرى به تحصيل در قم داشتم. وقتى به قم مشرّف شدم، حاج شيخ رضا
نضجى (پدر خانم آقاى شربيانى) مرا نزد مرحوم آقاى حجّت برد. ايشان به من
فرمود: خوب جايى آمدى، حالا تحصيل كن و از علما شو و به تبريز برگرد و
حجرهاى در اختيار من گذاشت.
اساتيد اين جانب در رسائل و مكاسب آقاى مشكينى در كفايه آقاى منتظرى
بودند. همچنين درس اخلاق آقاى مشكينى نيز خيلى مؤثّر بود.
تقريباً 34 سال داشتم كه به درس خارج رفتم و درس اصول حضرت امام(ره)
اوّلين درس خارجى بود كه شركت كردم، زيرا حضرت امام(ره) از اساتيد معروف در
اصول بودند. يك دوره اصول را از محضر حضرت امام(ره) استفاده كردم و تقريرات
درسها را نوشتهام كه الآن آن نوشتهها را دارم. آقايان محمد مؤمن، محمد على
گرامى، محسن تهرانى از هممباحثهاىهاى بنده بودند. تا اين مدّت، من در مدرسه
حجّتيّه سكونت داشتم. در اواخر درس اصول حضرت امام(ره) در درس خارج فقه
ايشان نيز حاضر شدم؛ ولى بيشترِ فقه را نزد شريعتمدارى فرا گرفتم. مرحوم
امام(ره) و آقاى شريعتمدارى از اساتيد بارز اينجانب بودند.
كتاب صلات را نزد آقاى مرحوم خواندم. مدّت كمى هم در درس آقاى
شاهرودى شركت كردم.
فعّاليّتهاى پيش از انقلاب
پيش از انقلاب از افراد غير متديّن دورى مىكردم و هر كس كه انسان خوبى به
نظر مىرسيد او را مىپسنديدم. من در سخنرانىهاى حضرت امام(ره) در سال