|194|
ورودبار تبعيد شدم و تا اواخر سقوط دستگاه خودكامه، در بندر لنگه بودم كه
ديگردستگاه نتوانست مرا در تبعيد نگه بدارد. از اينرو، به قم آمدم و از آنجا
بهخدمت امام امت در پاريس رفتم و دوازده روز پيش از ورود امام(ره) به ايران، به
كشور آمدم.
مسئوليّتهاى بعد از انقلاب
در 22 بهمن 1357 كه انقلاب به رهبرى امام امت پيروز شد، پس از چند روز از
پيروزى انقلاب، بزرگترين مسئوليّت، يعنى حكومت شرعيّه و قضاوت عادله در
حقّ مجرمان و مفسدان در سراسر ايران با خطّ و فرمان امام به حقير و ناچيز محوّل شد
كه پس از گذشت دو ماه و يا بيشتر رقباى ساده لوح به مخالفت با اعدام سرلشگر
شمس تبريزى فرماندار نظامى خوزستان و بر پا كننده حادثه پرخون چهارشنبه سياه
كه متجاوز از پنجاه نفر را كشته و بيمارستان را آتش زده و در وسط خيابان در حدود
صد دستگاه خودرو را با تانگ خُرد كرده بود برخاستند، ولى امام امت پرونده او را
-كه احمد مدنى ليبرال معروف و استاندار دولت موقّت در خوزستان و
شوشترى،پولدار درجه يك خوزستان و بعضى از ساده لوحان ديگر حامىاش
بودند- براى رسيدگى به چند نفر از علماى اعلام داد و آنها قضاوت كردند كه حق
بااينجانب است و لذا در تابستان در وسط ماه مبارك رمضان با حكمى ديگر از
سوىحضرت امام(ره) به عنوان قضاوت شرعيّه روانه كردستان شدم و - بحمداللّه -
اوضاع را در آنجا سامان بخشيدم؛ ولى اين كار ما، مخالفت دولت موقّت را به
همراهداشت كه عاقبت كار با دخالت هيئت به اصطلاح حسن نيّت، به فاجعه كشيده
شد و تعداد زيادى از ارتش و سپاه در كردستان كشته شدند و به درجه رفيع شهادت
نايل آمدند.
پس از بازگشت از كردستان با حكم امام و تنفيذ آية اللّه منتظرى براى مهار كردن